آریا 7000

بیایید بشاشیید من

آریا 7000

بیایید بشاشیید من

منشور حقوق بشر کوروش بزرگ

منشور حقوق بشر کوروش بزرگ

 

 

 

اصل این استوانه گلی در موزه «بریتیش میوزیم» موجود است. ترجمه این منشور در باغستان های بابل «در عراق امروزی» به وسیله باستان شناسان، یافته شده است.[1][1]

 

متن فرمان

«منم کوروش، شاه جهان، شاه شاهان، شاه بزرگ، شاه قانونی، شاه بابل، شاه سومر و شاه آکاد، شاه چهار گوشه جهان، شاه آنشان، از پشت چیش پش (Chish Pish) شاه بزرگ، شاه انشان، پسر کمبوجیه یکم (Kambujiya) «ک-ام-بو-زی-یه» پسر کوروش، شاه بزرگ انشان، از تخمه «خاندانی» که همواره فرمان روائی داشته است (و فرمانش (فرانرواییش) را بل و نبو دوست می دارند و او را در مقام شاهی می خواهند تا قلبهایشان را خرسند دارد).[2][2]

هنگامی که من مانند یک دوست به بابل پای نهادم و (زمانی که) تخت پادشاهی را در کاخ فرماندار، در میان غریو شادمانی و جشن و خوشی بنهادم (قرار دادم) مردک سرور بزرگ بابلیان، به دل ساکنان بزرگوار بابل انداخت که دوستم بدارند. سربازان بی شمارم در کمال صلح و صفا در بابل (دین – تیرکی) به گردش پرداختند.[3][3]

اینک که به یاری مزدا، تاج شاهنشاهی ایران، بابل و کشورهای چهارگانه بر سر نهاده ام، اعلام می کنم:

- تا روزی که زنده هستم و مزدا پادشاهی را به من ارمغان می کند، کیش و آئین و  باور های مردمانی را که من پادشاه آنها هستم، گرامی بدارم و اجازه ندهم تا فرمانروایان و زیردستان من، کیش و آئین و دین و روش مردمان دیگر را پست بدارند و یا آنها را بی آزارند.

- من که امروز افسر پادشاهی را، بر سر نهاده ام، تا روزی که زنده هستم و مزدا پادشاهی را به من ارزانی کرده، هرگز فرمان روائی خود را بر هیچ مردمانی به زور تحمیل نکنم و در پادشاهی من هر ملتی آزاد است که مرا به شاهی خود بپذیرد یا نپذیرد. و هرگاه نخواهد مرا پادشاه خود بداند، من برای پادشاهی بر آن مردم، با آنها به نبرد نخواهم پرداخت و تا روزی که من پادشاه ایران و بابل و کشورهای چهارگانه هستم نخواهم گذاشت که کسی به دیگری ستم کند و اگر کسی ناتوان بود و بر او ستمی رفت، من از وی دفاع خواهم کرد و حق او را گرفته و به او پس خواهم داد و ستم کاران را به کیفر خواهم رساند.

- من تا روزی که پادشاه هستم، نخواهم گذاشت، کسی مال و اموال دیگری را با زور و یا با هر روش نادرست دیگری، از او، بدون پرداخت ارزش واقعی آن بگیرد.

- من تا روزی که زنده هستم، نخواهم گذاشت، کسی، کسی را به بیگاری بگیرد و به او مزد ندهد (نپردازد).

- من اعلام می کنم که هر کس آزاد است هر دین و آئینی را که میل دارد، برگزیند و در هر جا که می خواهد سکونت کند و به هرگونه که معتقد است عبادت کند و معتقدات خود را به جا آورد و هر کسب و کاری را که می خواهد انتخاب کند تنها به شرطی که حق کسی را پایمال نکرده و زیانی به او و دیگران وارد نسازد.

- من اعلام می کنم هر کس پاسخگوی کردار خود می باشد. هیچ کس را نباید به انگیزه (بهانه) این که یکی از بستگانش خلاف کرده است مجازات کرد و اگر کسی از دودمان یا خانواده ای خلاف کرد، تنها، همان کسی به کیفر برسد و با دیگر مردمان و یا خانواده او کاری نیست.

- تا روزی که من زنده هستم نخواهم گذاشت مردان و زنان را به نام برده و کنیز و یا نامهای دیگر بفروشند و رسم بندگی (برده داری) باید از گیتی رخت بربندد.

- از مزدا (خداوند جان و خرد) می خواهم که مرا در اجرای پیمان هایی که با ملت های ایران و ممالک چهارگانه بسته ام، پیروز فرماید.[4][4]

نموداری از فرهنگ پر ژرفای ایران باستان با بینشی جهان شمول هدیه به ملت قهرمان، فرهیخته و فرهنگ آفرین و تمدن زای ایران. بدان امید که همواره ایران سرفراز در جهان و جهان به ایران سرفراز باشد.

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد