آریا 7000

بیایید بشاشیید من

آریا 7000

بیایید بشاشیید من

سوشیانت یا موعود زرتشتی

سوشیانت یا موعود زرتشتی

 

آموزه‌های معاد، آخرالزمان، منجی و موعود در دین زرتشت، با یکدیگر پیوندی ناگسستنی دارند. این آموزه‌ها در متون دینی زرتشت از اوستا تا پهلوی، دستخوش تغییرات و تحولاتی بوده امّا صورت تکامل یافته اعتقاد به منجی و رستاخیز را که به طور کامل در متون پهلوی(متون دینی زرتشت در دورۀ ساسانیان) آمده، در آموزه‌های خود زرتشت و متون اوستا می‌توان یافت. 

 

در اعتقادات زرتشتیان و به طور مشخص در متون پهلوی، جهان به نه هزار یا دوازده هزار سال کیهانی تقسیم می‌شود. در سه‌هزار سال پایان جهان، چندین منجی از نسل زرتشت ظهور می‌کنند که پس از آمدن «سوشیانس»، منجی موعود سوم، ظهور خواهد کرد. 

واژۀ فراشگرد (فروش گرد) و فرشوکرتی از ریشۀ فراشا (frasa) به معنای جان تازه بخشیدن است، و از این‌روی به روز رستاخیز یا آخرالزمان فراشگرد می‌گویند که در آن زمان، حیات جدیدی به جهان داده می‌شود. 

 

طبق اعتقادات زرتشتیان دربارة آفرینش جهان، پس از این‌که اهوارمزدا موجودات دنیوی را آفریده، اهریمن (خدای شر) نیز دست به خلقت مشابه زده و در کنار هر یک از مخلوقات اهورامزدا که سراسر نیکی بوده‌اند، آفریده‌ای سراسر بدی را همراه می کند. از این روست که جهان دچار آمیزشی میان خوب و بد شده است. 

 

به هنگام فرشوکرتی (آخرالزمان) سوشیانت، یا همان منجی موعود، شرایط را برای شکست کامل اهریمن و نابودی او فراهم می‌کند. دنیا مرحله «جدایش» را تجربه می‌کند و دست اهریمن بار دیگر از این جهان کوتاه می‌شود. 

 

بنا بر متون پهلوی، در آن روز و پس از به ثمر نشستن تلاش سوشیانت پیکرهای بی‌جان زنده می‌گردند و جهان نو می‌شود؛ بدی از بین می‌رود و نیکی سراسر جهان را فرا می‌گیرد؛ دیگر اهریمنی وجود ندارد و اهورامزدا بر همه چیز سلطه می‌یابد و قوانین او بر جهان حکم فرما می‌شود. این حالت در طبیعت نیز اثر می‌گذارد. 

 

دیگر مردم از قحطی و فقر نمی‌هراسند، زیرا به مرحله‌ای از کمال می‌رسند که خوراکشان معنوی خواهد شد. 

 

طبق اعتقادات زرتشت، فرشوکرتی نه تنها پایان خوب این جهان بلکه همان رستاخیز است، زیرا در آن روز جهان با ویژگی‌های کنونی‌اش از بین خواهد رفت و جهانی دیگر پدید می‌آید. در واقع معاد و رستاخیز در عالمی دیگر بپا نخواهد شد، بلکه همین جهان است که با نابودی اهریمن صحنه رستاخیز و بهشت موعود می‌شود. 

 

در آیین زرتشت، جهنم و عذاب برزخ ابدی نیست، به هنگام فرشوکرتی پروردگار، دسته‌ای از گناه‌کاران را از دوزخ رهایی می‌بخشد و آنان که بخشی از نیروهای اهریمنی را در وجود خود دارند با نابودی اهریمن نابود می‌شوند و جهان، سراسر بهشت خواهد شد. 

 

مطابق این اسطوره، آخرالزمان و رستاخیز هر دو یک چیز هستند و رسالت موعود، فراهم کردن زمینه چنین رویدادی است. آغاز این بستر در سه دوره هزار ساله زمانی با آمدن زرتشت فراهم می‌گردد و پایان آن با ظهور سوشیانت انجام می‌پذیرد. 

 

بنابر این باور، زرتشت، پیامبر بزرگ ایرانی در آغاز هزارة دهم پا به عرصه گیتی گذاشت و به دینی الهام یافت. در پایان این هزاره منجی اول از نسل زرتشت، ظهور می‌کند. نام او هوشیدر است. با تولد او خورشید ده روز در وسط آسمان خواهد ماند و او در سی سالگی به مقام دیدار اهورامزدا می‌رسد. جهان برای مدتی از زشتی پاک خواهد شد، امّا دوباره اهریمن چیره می‌شود. 

 

هوشیدر ماه، نام دومین منجی است که در پایان هزارۀ یازدهم از عمر جهان به دنیا می‌آید، او نیز رسالت خود را انجام می‌دهد (تا در پایان این دوره با برگشت ضحّاک و کمک دیو آشموغ، حاکم ستمگر ایرانی بار دیگر عالم به تباهی کشیده می‌شود). 

 

منجی سوم، سوشیانت مهم‌ترین منجی موعود آیین زرتشت، در پایان هزاره دوازدهم و آخر عمر جهان ظهور می‌کند. او نیز از نسل زرتشت است و چهره‌ای نورانی دارد و برخوردار از فرّه ایزدی است. او دیو آشموغ را که جلوه دروغ و گمراهی است، از بین می‌برد و به کمک یارانش مظاهر اهریمن را یک ‌به‌ یک نابود می‌سازد. دیوان و تمام نیروهای اهریمنی شکست می‌خورند و به جای اولیه خود برمی‌گردند و با مجاهدت او تمام مردم و همۀ گیتی به کمال می‌رسند و رسالت زرتشت را به پایان می‌رساند. بنابر متون پهلوی زرتشتی، پیوند عمیقی میان سه مفهوم آخرالزمان، رستاخیز و منجی موعود وجود دارد، اما این سؤال همواره در ذهن زرتشت‌پژوهان وجود داشته که این باورها و به طور دقیق‌تر این افسانه‌ها را تا چه حد می‌توان به خود زرتشت نسبت داد؟ آیا دینی که زرتشت از آن سخن می‌گفت و اصول آن را تبلیغ می‌کرد، چنین باورهایی داشته است؟ 

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد